سوفی
کت و شلوار عرق
شیرین، نقل، خوش، مطبوع، نوشین
جادوگر
عرق، عرق ریزی، خوی، عرق کردن، خیس عرق شدن، مشقت کشیدن
سوئیچ
سواری
swithin
سوار شده
swithers