همدردی کردن، طرفدار بودن، همدردی یا همفکری کردن، جانبداری کردن
همدردی با
همدرد، طرفدار بودن، همدردی یا همفکری کردن، جانبداری کردن
هوادار
همدردی، دلسوزی، همفکری، علاقه، همدمی، عاطفه، رقت، عطف