سنگ بر سنگلغتنامه دهخداسنگ بر سنگ . [ س َب َ س َ ] (اِخ ) گریوه ای است محاذی تومان پیشکین تا کنار آب ارس از ولایت موغان . (از نزهة القلوب ص 90).
سنگ سنگ شکنلغتنامه دهخداسنگ سنگ شکن . [ س َ گ ِ س َ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) قوی تر از قوی . (یادداشت بخط مؤلف ).
سنگ آبسنگیreef rockواژههای مصوب فرهنگستانسنگ چینهبندینشده و تودهای و سختی شامل ماسۀ کربناتی و شِیل (shale) و بقایای آهکی اندامگانهای بسترچسب که با کلسیمکربنات به هم چسبیدهاند
سنگ یخسنگcurling stoneواژههای مصوب فرهنگستانسنگ بزرگ و گرد و صیقلی از جنس گرانیت با وزنی بین 17 تا 20 کیلوگرم و دارای دستهای در بالای آن ویژه رشتۀ یخسنگ متـ . سنگ
مجاز جزءوکلsynecdocheواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مجاز که در آن عبارتِ دال بر جزء یک پدیده بر کل آن دلالت میکند و برعکس
همافزاییsynergyواژههای مصوب فرهنگستانعملکرد هماهنگ و ترکیبی دو بنگاه که از جمع عملکردها و ارزشهای فردی آن دو بیشتر است
همکارهsynergidواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دو یاختۀ تکلاد که در مجاورت مجرای سُفت در کیسۀ رویان (embryonic sac) قرار دارند و عمل آنها مشابه است