تلگیرلغتنامه دهخداتلگیر.[ ت ُ ] (نف مرکب ) در تداول عامه آنکه علاج خلاشمه کندو غالباً این کار زنان را باشد. زنی که لپه و نخود و مانند آن که در خیشوم شیرخواری ماند بیرون کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تل گرفتن شود.
تیلرفرهنگ فارسی معین(لِ) [ انگ . ] (اِ.) تراکتور کوچکی که راننده به دنبال آن می رود و آن را هدایت می کند و از آن برای انجام کارهای سبک در مزارع استفاده می شود.
تایلرلغتنامه دهخداتایلر. [ ل ُ ] (اِخ ) بروک . ریاضی دان مشهور انگلیسی است که در سال 1685 م . در «ادمونتون » متولد شد و بسال 1731 در «لندن » درگذشت . وی مدتی از دوران اولیه ٔ زندگی خود را بترتیب ، صرف مطالعه در موسیقی ، نقاشی
تایلرلغتنامه دهخداتایلر. [ ل ُ ] (اِخ ) جان . شاعر انگلیسی (1580-1653 م .). چون مرد فقیری بود بخدمت ناخدایی درآمد و بهمین سبب وی را «شاعر آب » لقب دادند. و در سال 1642 م . با پس اندازی که کرده