terminalدیکشنری انگلیسی به فارسیپایانه، پایان، انتها، ایستگاه نهایی، اخر خط راه اهن یا هواپیما، انتهایی، نهایی، پایانی، واقع در نوک
terminalدیکشنری انگلیسی به فارسیپایانه، پایان، انتها، ایستگاه نهایی، اخر خط راه اهن یا هواپیما، انتهایی، نهایی، پایانی، واقع در نوک
پایانه 3terminalواژههای مصوب فرهنگستان[عمومی] مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایل نقلیۀ عمومی است [مهندسی مخابرات] قسمت پایانی تجهیزات ارتباطی و مخابراتی، اعم از رایانه و تلفن و دورنگار و نظیر آن
terminalدیکشنری انگلیسی به فارسیپایانه، پایان، انتها، ایستگاه نهایی، اخر خط راه اهن یا هواپیما، انتهایی، نهایی، پایانی، واقع در نوک