trollsدیکشنری انگلیسی به فارسیترول ها، چرخش، غول یا جن ساکن غار وکوه، دایره وار حرکت کردن، چرخاندن، سراییدن، چرخیدن، گشتن
enthrallsدیکشنری انگلیسی به فارسیغافلگیر شدن، اسیر کردن، شیفته کردن، بنده کردن، بغلامی دراوردن، مفتون ساختن