تهدیدthreatواژههای مصوب فرهنگستانکنش یا رویدادی که ممکن است امنیت برنامهها و دادههای رایانه را به خطر بیندازد
treatsدیکشنری انگلیسی به فارسیرفتار می کند، چیز لذت بخش، رفتار کردن، درمان کردن، تلقی کردن، سالم کردن، مورد عمل قرار دادن، بحث کردن، مربوط بودن به، مهمان کردن، درمان شدن
threadدیکشنری انگلیسی به فارسیموضوع، نخ، رشته، رزوه، رگه، تار، شیار، خیط، قیطان، شیار داخل پیچ و مهره، نخ کردن، نخ کشیدن به، موجی کردن، حدیده و قلاویز کردن، رشته رشته شدن، مثل نخ باریک شدن، بند کشیدن
رایاتهدیدcyber threatواژههای مصوب فرهنگستانفرد یا ویروس یا برنامۀ رایانهای که میتواند باعث تخریب یا تغییر یا کاهش کارایی سامانههای رایانهبنیاد شود
تهدید ترکیبیhybrid threatواژههای مصوب فرهنگستانتهدیدی که در آن از ترکیب سامانههای مختلف ساخت چند کشور استفاده میشود
تهدید زیستیbiological threatواژههای مصوب فرهنگستانبه مخاطره انداختن حیات افراد و حیوانات و گیاهان با استفاده از عوامل زیستی
تهدید ناهمگونasymmetric threatواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع عملیات یا تهدید از طرف نیرویی قوی علیه نیرویی ضعیف