trustدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتماد، اطمینان، اعتبار، امانت، توکل، ایمان، اعتقاد، مسئولیت، ودیعه، ائتلاف، امید، قرض، اتحادیه شرکتها، اعتماد داشتن
بلبرینگ کلاچclutch release bearing, release bearing, throw out bearing, clutch thrust bearing, thrust bearing, withdrawal bearingواژههای مصوب فرهنگستانبلبرینگی که با جابهجایی آن توسط دوشاخۀ کلاچ، دیسک کلاچ و صفحهکلاچ از هم جدا میشوند
پسراندگیback thrustواژههای مصوب فرهنگستانگسلش رانـدگی در یک کمـربند چیـن ـ راندگی که در خلاف جهت عمومی راندگیها شیب دارد و سبب جابهجایی سنگها به سوی پسبوم کمربند میشود