thunderstormدیکشنری انگلیسی به فارسیرعد و برق، توفان تندری، طوفان رعد و برق، توفان همراه با اذرخش و صاعقه
توفان تندریthunderstormواژههای مصوب فرهنگستانتوفانی محلی ناشی از اَبر کومهایبارا همراه با آذرخش و رعد و باد شدید و باران سنگین و گاهی تگرگ متـ . توفان الکتریکی electrical storm
دوقطبی توفان تندریthunderstorm dipoleواژههای مصوب فرهنگستانسادهترین نمایش ساختار ایستابرقی/ الکترواستاتیکی اَبر بارداری که بهطورکلی خنثی است
برونشارش توفان تندریthunderstorm outflowواژههای مصوب فرهنگستانبستههوای بهنسبت سرد حاصل از فروهنج توفان تندری که به سطح زمین میرسد و بهصورت افقی پخش میشود
توفان تندری پیشجبههایprefrontal thunderstormواژههای مصوب فرهنگستانتوفان تندریای که جلوی جبهۀ سرد در اقطاع گرم رخ میدهد
سهقطبی توفان تندریthunderstorm tripoleواژههای مصوب فرهنگستاننمایشی از دوقطبی ساده برای ساختار ایستابرقی/ الکترواستاتیکی اَبرهای باردار منفرد
یاختۀ توفان تندریthunderstorm cellواژههای مصوب فرهنگستانهستۀ همرَفتی از اَبرهای کومهایبارا دارای تندر و آذرخش
thunderstormsدیکشنری انگلیسی به فارسیرعد و برق، توفان تندری، طوفان رعد و برق، توفان همراه با اذرخش و صاعقه
توفان تندری پیشجبههایprefrontal thunderstormواژههای مصوب فرهنگستانتوفان تندریای که جلوی جبهۀ سرد در اقطاع گرم رخ میدهد
توفان تندری خط تندوَزهsquall-line thunderstormواژههای مصوب فرهنگستانتوفان تندری منفردی که در یک خط تندوَزه قرار میگیرد