تنظیم گیرانشignition timing, ignition setting, adjustment of ignition timing, ignition timing adjustment, initial ignition timing adjustment, spark timingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تنظیم زمان ایجاد جرقه در سرشمعها برای عملکرد بهینۀ موتور
تنظیم پویای گیرانشdynamic ignition timing, stroboscopic ignition timingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تنظیم گیرانش که در آن یک موقعیتسنج نوری نشان میدهد که احتراق در چه زاویهای از چرخلنگر اتفاق میافتد
ثمنلغتنامه دهخداثمن . [ ث ُ ] (ع اِ) هشت یک . || سه تسو. || هشتم حصه . (لغت نامه ٔ مقامات حریری ): ثمن الدایره ؛ هشت یک دایره . ج ، اثمان .
تنظیم گیرانشignition timing, ignition setting, adjustment of ignition timing, ignition timing adjustment, initial ignition timing adjustment, spark timingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تنظیم زمان ایجاد جرقه در سرشمعها برای عملکرد بهینۀ موتور
تنظیم پویای گیرانشdynamic ignition timing, stroboscopic ignition timingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تنظیم گیرانش که در آن یک موقعیتسنج نوری نشان میدهد که احتراق در چه زاویهای از چرخلنگر اتفاق میافتد
زمانبندی 3timing 1واژههای مصوب فرهنگستاناختصاص زمان کافی برای گردشگران بهطوریکه بتوانند در تمام برنامههای گشت شرکت کنند
زمانبندی 2signal timingواژههای مصوب فرهنگستاندر چراغ راهنمایی، تنظیم نوبت و زمان حرکت وسایل نقلیه و عابران در هریک از انشعابهای یک تقاطع برحسب نیاز
زمانبندی ثابتpre-timed signal timingواژههای مصوب فرهنگستاندر چراغ راهنمایی، تنظیم نوبت و مدت حرکت وسایل نقلیه و عابران در هریک از انشعابهای یک تقاطع بهصورت خودکار و ازپیشتعیینشده
زمانبندی میلبادامکcamshaft timingواژههای مصوب فرهنگستانهماهنگ کردن زمان حرکت میلبادامک با زمان حرکت پیستونها بهطوریکه بتواند سوپاپها را بهموقع باز و بسته کند