تیزپیلغتنامه دهخداتیزپی . [ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) تیزپا. تیزرو. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : بسر برد روزی دو، در رود و می دگر باره شد مرکبش تیزپی . نظامی .رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.