نان برشتیtoast, toast breadواژههای مصوب فرهنگستاننان ورقهشدۀ چهارگوشی که معمولاً آن را پس از برشته کردن مصرف کنند
جانانبرشتیtoast rackواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای نگهداری و عرضة قطعات نان برشتهشده متـ . جابرشتی
toastدیکشنری انگلیسی به فارسیتست، نان تست، نان برشته، باده نوشی بسلامتی کسی، برشته کردن، بسلامتی کسی نوشیدن، سرخ شدن
toastدیکشنری انگلیسی به فارسیتست، نان تست، نان برشته، باده نوشی بسلامتی کسی، برشته کردن، بسلامتی کسی نوشیدن، سرخ شدن