tokensدیکشنری انگلیسی به فارسینشانه ها، رمز، نشانه، ژتون، علامت، نشان، نشانی، یادگار، یادگاری، یادبود، علامت رمزی، کلمه رمزی، علامت مشخصه، اجازه ورود، بلیط ورود
foretokensدیکشنری انگلیسی به فارسیforetokens، نشان پیش، مقدمه، اعلام قبلی، قبلا اگاهانیدن، پیش گویی کردن