ابزار 1toolواژههای مصوب فرهنگستان[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینههای تصویری که بهکمک آن میتوان به امکانات اختصاصی یک نرمافزار دست یافت [علوم مهندسی] وسیلۀ انجام کاری که معمولاً با دست انجام شود
توحللغتنامه دهخداتوحل . [ ت َ وَح ْ ح ُ ] (ع مص ) گِلناک شدن جای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آلوده شدن به گِل . (از اقرب الموارد).
توعللغتنامه دهخداتوعل . [ ت َ وَع ْ ع ُ ] (ع مص ) برآمدن بر کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).