ابزار، شکل دهی، تجهیز
تلفینگ
افتادن، کشیدن، تحمل کردن، گذاردن
مشاعره، بر هم زدن، اذیت کردن، چروک شدن، پریشان کردن، مچاله کردن
خرد کردن، منگوله زدن به، اویز زدن
تاتلینگ، دری وری گفتن، فاش کردن، سخن چینی کردن