tappedدیکشنری انگلیسی به فارسیشنود گذاشت، شیر آب زدن به، ضربات اهسته وپیوسته زدن، سوراخ چیزیرا بند اوردن، از شیر اب جاری کردن
چتر2umbelواژههای مصوب فرهنگستانگلآذینی محدود یا نامحدود، سرتخت (flat-topped) یا کوژ با دُمگلهایی که به یک نقطه متصلاند
دیهیمcorymbواژههای مصوب فرهنگستانگلآذینی نامحدود شامل محوری منفرد با محورهای جانبی و/ یا دُمگلهایی که حامل گلهایی سرتخت (flat-topped) یا کوژ هستند