گشت عمومیpublic tour, retail tour, scheduled tour, per-capita tour, individual tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی برای عموم که در آن فرد بلیت خود را شخصاً تهیه میکند
گشت گروهیpre-formed tour, pre-formed group tour, charter tour, group tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که اعضای آن با هم پیوندهای مشترک دارند و فردی از بین آنها بهعنوان سرگروه مسئولیت کارها را بر عهده دارد
مدیر گشتtour manager, tour escort, tour directorواژههای مصوب فرهنگستانفردی که از طرف گشتپرداز بر جریان سفر و اجرای گشتنامهها مدیریت و نظارت دارد
گشت آشناییfamiliarization tour, fam tourواژههای مصوب فرهنگستانسفر یا گشت ارزانقیمت یا غالباً رایگانی که بهمنظور معرفی یک مهمانخانه/ هتل یا مقصد گردشگری برای دستاندرکاران این صنعت ترتیب داده میشود
گشت باراهنماguided tour, conducted tourواژههای مصوب فرهنگستانگشت برنامهریزیشدهای که در آن راهنما گردشگران را همراهی میکند
گشتاور پیچشیtorsional moment, torqueواژههای مصوب فرهنگستانگشتاوری که تمایل به ایجاد پیچش در بخشی از جسم نسبت به بخش دیگر آن دارد
خزانۀ انبانکی تخمدانovarian follicular poolواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ انبانکهای غیرفعال و، در مقیاس کمتری، انبانکهای درحالرشد در هر دورۀ تخمدانی متـ . ذخیرۀ تخمدانی کل total ovarian reserve, TOR