25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
سم
سم زن
ungulate
poison sumac
hooves
غیار کاردن
بیشتر بدانید
calligraphers
ننشینید
means
مضعف
اعبد
اژندیدن
جستوجوی دقیق
toxicologic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سم شناسی، وابسته به زهرشناسی
جستوجوی همآوا
toxicologists
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سم شناسان، متخصص زهر شناسی، زهر شناس
جستوجوی همآغاز
toxicological
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمی بودن