انتقال 2transferenceواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، برونفکنی احساسات و آرزوهای ناخودآگاهانۀ فرد به روانکاو، یعنی برونفکنی آن دسته از احساسات و آرزوهایی که دراصل به افراد مهم زندگی فرد در دوران کودکیاش معطوف بودهاند، مانند پدر و مادر
تحلیل انتقالanalysis of the transference, transference analysisواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تفسیر روابط و تجارب اولیۀ مُراجع که در روابط کنونی او با روانکاو بازتاب مییابد
رواننژندی انتقالtransference neurosisواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، واکنشهای رواننژندانهای که فرایند انتقال آنها را ایجاد میکند اما ناشی از احیا و تجربۀ مجدد تعارضها و ضربههای روانی (trauma) در دوران کودکی بیمار هستند
مقاومت انتقالیtransference resistanceواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، مقاومت بیمار در برابر طرح موضوعات ناخودآگاهانه، با سکوت یا ابراز احساسات عشق یا نفرت منتقلشده از روابط گذشته، به شخص روانکاو
انتقالدیکشنری فارسی به انگلیسیdevolution, gradation, negotiation, relocation, removal, switch, transfer, transference, transition, transmission
انتقال وارونcountertransferenceواژههای مصوب فرهنگستانواکنشهای ناخودآگاه درمانگر به بیمار و فرایند انتقال او که بر پایۀ نیازها و تعارضهای روانشناختی شخصیِ درمانگر شکل میگیرد