گذراtransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
ترجیحات تراگذارtransitive preferenceواژههای مصوب فرهنگستانالگوی منطقی رجحانگذاری که براساس آن ترجیح کالای اول به کالای دوم و ترجیح کالای دوم به کالای سوم، متضمن ترجیح کالای اول به سوم است متـ . تراگذاری transitivity
گذراtransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
گذراtransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
گذراtransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
ناگذرintransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که به مفعول بیواسطه نیاز ندارد متـ . لازم فعل ناگذر، فعل لازم intransitive verb