transliteratingدیکشنری انگلیسی به فارسیترجمهگرانه، حرف بحرف نقل کردن، حرف بحرف نوشتن، نویسهگردانی کردن
نویسهگردانیtransliteration 1واژههای مصوب فرهنگستانتبدیل صورتهای نوشتاری از یک نظام خطی به یک نظام خطی دیگر
نویسهگردانیشدهtransliteration 2واژههای مصوب فرهنگستانصورت تبدیلشدۀ صورتهای نوشتاری یک نظام خطی به نظام خطی دیگر