گنجورtreasurerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که وظیفه و سمت رسمی او نگهداری از گنجینه یا خزانه است متـ . خزانهدار
treasuresدیکشنری انگلیسی به فارسیگنجینه ها، گنج، گنجینه، ثروت، جواهر، دفینه، گرامی داشتن، گنجینه اندوختن