tousleدیکشنری انگلیسی به فارسیمشغول کردن، ژولیدگی، ژولیدگی مو، نزاع، بر هم زدن، اذیت کردن، چروک شدن، پریشان کردن، مچاله کردن
tusslesدیکشنری انگلیسی به فارسیتسلس، تقلا، کشمکش، مجادله، مسابقه جسمانی، تقلا کردن، بحث کردن، نزاع کردن