tweakدیکشنری انگلیسی به فارسینیشگون گرفتن، نیشگون تیز، نیشگون گرفتن و کشیدن، پیچ دادن، پیچیدن، پیچاندن
ذواقلغتنامه دهخداذواق .[ ذَوْ وا ] (ع ص ) چاشنی گیر. (دهار) (مهذب الاسماء). || مرد متلوّن . || مرد ملول .
ذواقلغتنامه دهخداذواق . [ ذَ ] (ع مص ) چشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). آزمودن مزه . ذَوق . مَذاق . مَذاقة. || کشیدن زه برای دریافتن سختی و نرمی کمان .