وقسلغتنامه دهخداوقس . [ وَ ] (ع اِ) زنا و هر گناه و بدی که از حد درگذرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گر. (منتهی الارب ). اندک مایه ٔ گرگی (ظ: گرگنی یا گری ) اشتر که پدید آید. (مهذب الاسماء). || (مص ) باز کردن پوست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ||
وقصلغتنامه دهخداوقص . [ وَ ] (ع مص ) گردن شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || شکسته شدن گردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). لازم و متعدی استعمال شده . (منتهی الارب ). || کوفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ا
وقصلغتنامه دهخداوقص . [ وُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اوقص (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، به معنی گردن کوتاه ، یا مرد گردن کوتاه . (اقرب الموارد).