غیرفعال کردن، رها کردن، ازاد کردن، باز کردن، غیر ثابت کردن
infix، نشاندن، فرو کردن، جا دادن
علامت گذاری
هونفیش
غیرمستقیم
نوعی وند که در میانۀ ستاک یا ریشه قرار گیرد
ثابت بودن
نامشخص
ناپایداری
ثابت نشده، رها کردن، ازاد کردن، باز کردن، غیر ثابت کردن