25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
unfurling
unfurl
فرازیدن
بادبان کشیدن
فرازیدن
اوراشتن
بیشتر بدانید
رود زدن
serologies
ساییده شدن
opsonic
ربیعةبن معاویة
رماتیسم (درد مفاصل)
جستوجوی دقیق
unfurls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع می کند، گشودن، بادبان گستردن، افراشتن