unitesدیکشنری انگلیسی به فارسیمتحد می شود، متحد کردن، یکی کردن، بهم پیوستن، متفق کردن، وصلت دادن، ترکیب کردن
وحدتهای سهگانهunitiesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سه مفهوم وحدت زمان و وحدت مکان و وحدت کنش که به اثر انسجام میبخشد
ماهیچهآماسmyositis,inflammatory myopathy, myitis, initisواژههای مصوب فرهنگستانالتهاب ماهیچههای ارادی