ویرurgeواژههای مصوب فرهنگستانتکانهای کمابیش ناگهانی که فرد را به سوی اعمالی مانند نوشیدن الکل و مصرف مواد سوق میدهد
کانهore mineral, ore 2واژههای مصوب فرهنگستانکانی یا کانیهای استخراجشدۀ معمولاً فلزی که ازلحاظ اقتصادی مورد توجه باشد؛ همچنین کانیهای فرعی سنگهای آذرین
وارسی آغاز اجارهon-hire survey/ on hire surveyواژههای مصوب فرهنگستانوارسی وضعیت کلی کشتی در ابتدای دورۀ اجاره که یک بازرس مستقل آن را انجام میدهد
وارسی پایان اجارهoff-hire survey/ off hire surveyواژههای مصوب فرهنگستانوارسی کشتی پس از پایان دورۀ اجاره و در زمان تحویل به مالک کشتی برای مقایسۀ وضعیت کنونی آن با وضعیت آن در زمان اجاره
ضریب ساعت اوجpeak-hour factor, peak-hour conversion factorواژههای مصوب فرهنگستاننسبت حجم تردد در ساعت اوج به حداکثر شدت جریان در طول یک دورۀ انتخابی، معمولاً 15 دقیقه، در ساعت اوج
میزنایureterواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دو لوله به طول بیستوپنج تا سی سانتیمتر که پیشاب را از لگنچۀ کلیه به مثانه حمل میکند
وسیلهدیکشنری فارسی به انگلیسیappliance, applicator, gadget, implement, instrument, instrumentality, intermediary, lever, means, ment _, organ, tackle, tool, ure _
عاملدیکشنری فارسی به انگلیسیactor, agent, consideration, dealer, element, enforcer, factor, ingredient, instrumentality, intermediary, ment _, monger, operator, responsible, ure _