قورباغه
از بین رفته است
گورانی . (ص نسبی ) منسوب به گوران (کرد). رجوع به گوران شود.
حران . [ ح َرْ را ] (اِخ ) احمدبن محمد جوهری شاعر مصیصی . (تاج العروس ).
حران . [ ح َرْ را ] (اِخ ) ریگی است به بادیة.
حران . [ ح َرْ را ] (اِخ ) قریه ای است به غوطه ٔ دمشق .