واغللغتنامه دهخداواغل . [ غ ِ ] (اِ) غذای پخته و آماده .(ناظم الاطباء) (اشتنگاس ). در مآخذ دیگر دیده نشد.
inveigleدیکشنری انگلیسی به فارسیتحریک، از راه بدر بردن، فریفتن، سرگرم کردن، گمراه کردن و بردن، بدام انداختن