تسخیر، نزدیک شدن، مشرف بودن بر
birching
نوشتن، بنظم اوردن، شعر گفتن
باکره، خوشه فلک، دست نخورده، استفاده نشده، پاکدامن، عفیف
برگن
روحانی
باز کردن
غیر قابل تعویض
ناسازگاری
تطبیق
همگام شدن، همگرا بودن، همگراشدن