لرزشvibrato (it.)واژههای مصوب فرهنگستاناُفتوخیز ملایم زیروبمیِ یک نغمه بهمنظور تقویت یا غنی کردن صوت
vibratorsدیکشنری انگلیسی به فارسیویبراتورها، وسیله ارتعاش و نوسان، مرتعش کننده، نوسان کننده، ارتعاش کننده، لرزانگر
ارتعاشگر فشاربرقیpiezoelectric vibratorواژههای مصوب فرهنگستاننمونهای از مادۀ فشاربرقی/ پیزوالکتریکی مجهز به الکترودهایی که با قرار گرفتن در مجاورت ارتعاشگر دیگر در آن ارتعاش تشدیدی پدید میآورد متـ . ارتعاشگر پیزوالکتریکی
vibratorsدیکشنری انگلیسی به فارسیویبراتورها، وسیله ارتعاش و نوسان، مرتعش کننده، نوسان کننده، ارتعاش کننده، لرزانگر