میلابیvirgaواژههای مصوب فرهنگستانآثار قائم یا مایل بارش متصل به سطح زیرین ابر که به سطح زمین نمیرسد؛ این اصطلاح اکثراًً همراه با پرساکومهای و فرازکومهای و فرازپوشنی و باراپوشنی و پوشنکومهای و کومهای و کومهایبارا میآید
سنبله 2Virgo, Vir, Virginواژههای مصوب فرهنگستانبزرگترین صورت فلکی منطقهالبروج بین دو صورت اسد و میزان که به شکل بانویی با خوشۀ گندم در دست تصور میشود
پورشلغتنامه دهخداپورش . [رِ] (اِ) نفس . مرد : فانهم یسمون النفس پورش و معناه الرجل بسبب انها الحی فی الموجود. رجوع به ماللهند بیرونی ص 15 و 19 و 164 و <span class="hl"