visionaryدیکشنری انگلیسی به فارسیچشم انداز، رویا گرای، رویایی، نظری، خیالی، تصور غیر عملی، وابسته بدلایل نظری، رویابین، الهامی، خیال اندیش
رهبری چشماندازگراvisionary leadershipواژههای مصوب فرهنگستانروشی مشارکتی در رهبری راهبردی برای هدایت و تحول سازمان بهسوی آیندهای پویا از طریق توانیابی ذینفعان