دیداریسازی اطلاعاتinformation visualisation/ information visualizationواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از توانمندیهای مفهومی و شناختی انسان برای درک بهتر اطلاعات پیچیده و انتزاعی بهکمک بازنمودهای نگاشتاری
دیداریسازی دادههاdata visualizationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل اطلاعات عددی و متنی به قالب نگارهای
دیداریسازی شارشflow visualizationواژههای مصوب فرهنگستانهر شیوهای که بهکمک آن الگوهای شارش قابل دیدن شود
آوردنماییbattlefield visualisationواژههای مصوب فرهنگستانتجسم تحولات صحنۀ رزم با سامانههای رایانهای
تجسمدیکشنری فارسی به انگلیسیapparition, embodiment, manifestation, personification, representation, soul, visualization
دیداریسازی اطلاعاتinformation visualisation/ information visualizationواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از توانمندیهای مفهومی و شناختی انسان برای درک بهتر اطلاعات پیچیده و انتزاعی بهکمک بازنمودهای نگاشتاری
دیداریسازی دادههاdata visualizationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل اطلاعات عددی و متنی به قالب نگارهای
دیداریسازی شارشflow visualizationواژههای مصوب فرهنگستانهر شیوهای که بهکمک آن الگوهای شارش قابل دیدن شود