تبانی در مسابقهmatch-fixing, race-fixingواژههای مصوب فرهنگستاندستکاری در نتیجۀ بازی، به نفع یکی از طرفهای مسابقه، گاه با اعمال نفوذ اتحادیههای شرطبندی متـ . تبانی3
سلیطهدیکشنری فارسی به انگلیسیfishwife, gypsy, harpy, hellcat, hussy, shrewish, slut, termagant, virago, vixen