چرت زدن، غلتیدن، در گل و لای غوطه خوردن
ولوف . [ وَ ] (ع ص ) وَلیف . برق پی درپی درخشنده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
صوتی برای فراخوانی گوساله
کم شعور، بی شخصیت و فاقد احترام،گیج ومنگ
داوود
ولف
ضعیف، غلتیدن، در گل و لای غوطه خوردن
دیوانه ای
دیوارویز
دیوار نور
wallow
بلع چوب
enwallow
فرو رفتن دودکش
بلع سفید
بلع، پرستو، چلچله، عمل بلع، بلعیدن، فرو بردن