wastesدیکشنری انگلیسی به فارسیضایعات، اتلاف، هرز دادن، ضایع کردن، حرام کردن، مصرف کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، از بین رفتن، سیاه کردن، ضعیف شدن، بی نیرو و قوت کردن
پسماندهای خطرناکhazardous wastesواژههای مصوب فرهنگستانپسماندهایی که برای انسان و محیط زیست خطرناکاند و دفع و جابهجایی آنها باید براساس مقررات ویژه باشد
پسماندهای خطرناکhazardous wastesواژههای مصوب فرهنگستانپسماندهایی که برای انسان و محیط زیست خطرناکاند و دفع و جابهجایی آنها باید براساس مقررات ویژه باشد
پسماندهای خطرناکhazardous wastesواژههای مصوب فرهنگستانپسماندهایی که برای انسان و محیط زیست خطرناکاند و دفع و جابهجایی آنها باید براساس مقررات ویژه باشد