راهلی، در کمین کسی نشستن، کمین کردن
پست Wiley
بیلی
مدگار ویلی ایورس
ناتان بیلی
قدیمی بیلی
مسیریابی
راه رفتن
راهها، در کمین کسی نشستن، کمین کردن
waylay
ambush, lurk, skulk, waylay