wetدیکشنری انگلیسی به فارسیمرطوب، رطوبت، تری، خیس کردن، خیس خوردن، مرطوب کردن، خیساندن، تر کردن، نمناک کردن، خیس، تر، بارانی، اشکبار
برنامهریز عروسیwedding planner, weddingconsultant, wedding coordinator,wedding designerواژههای مصوب فرهنگستانفردی حرفهای که طراحی و برنامهریزی و مدیریت مراسم عروسی را بر عهده دارد