wetsدیکشنری انگلیسی به فارسیویتس، رطوبت، تری، خیس کردن، خیس خوردن، مرطوب کردن، خیساندن، تر کردن، نمناک کردن
witchدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، ساحره، زن جادوگر، عفریته، پیرهزن، مجذوب کردن، افسون کردن، سحر کردن