پولادلغتنامه دهخداپولاد. (اِخ ) ابن شادی بیک .از فرزندان جوجی خان بن چنگیزخان (بیست و ششمین ) حاکم دشت قبچاق . (حبیب السیر چ خیام . تهران ج 3 ص 76).
گولیاتلغتنامه دهخداگولیات . [ گ ُ ] (اِخ ) پهلوان غول پیکر فلسطینی که شجاع ترین و نیرومندترین سربازان اسرائیلی را به جنگ تن بتن دعوت کرد. وی به دست داوود با ضربه ٔ سنگی که بر پیشانیش زد کشته شد.
گولادلغتنامه دهخداگولاد. (اِخ ) نام پهلوانی است ایرانی . (از آنندراج ) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نام پهلوانی بوده . (انجمن آرای ناصری ) از پهلوانان مبارز ایرانیان است که در شاهنامه نام او ذکر شده است . (شعوری ج 2ص 317). اما