خوشبختی، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
مایلم، مایل، حاضر، راضی، خواهان، مشتاق، خواستار، راغب
بلینگ بلینگ
مایل و قادر
ویلینگ
تکان دادن، زنگ اویختن به، دارای زنگ کردن، کم کم پهن شدن
Wellington
کربلاسیون
خوبینگتیا
Sequoia Wellingtonia
بولینگ ولینگتون
خارج از منزل
مسکن شوم
دفع کردن
ناپایدار
روحانی