پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
عَوّاBootes, Boo, Herdsmanواژههای مصوب فرهنگستانصورتی فلکی در آسمان شمالی (northern sky) که به شکل یک مرد گاوچران تصور میشود
عقبنشینی هواییwithdrawal by airواژههای مصوب فرهنگستانعقبنشینی یگانهای هوایی برای تغییر موضع سریع نیروها یا خاتمه دادن به عملیات که معمولاً تحت فشار دشمن آغاز نمیشود؛ در این نوع عقبنشینی، بزرگترین یگان،گردان است
طعمهگذاری دانهدرشتwhale phishing, whalingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طعمهگذاری که در آن یک مقام یا شخصیت بلندپایه یا سرشناس هدف قرار میگیرد
سبکاسکلهwharfواژههای مصوب فرهنگستانسازهای سبک در امتداد و متصل به ساحل دریا یا رودخانه، برای پهلوگیری و تخلیه و بارگیری شناورها متـ . اسکله
whangدیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق زدن، تسمه، ضربه، ضربت، قسمت، صدای بر خورد دو جسم، با صدای بلند زدن، کوبیدن