ولملغتنامه دهخداولم . [ وَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش لشت نشاء شهرستان رشت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ولملغتنامه دهخداولم . [ وَ ل َ /وَ ] (ع اِ) تنگ زین . تنگ پالان . || قید وزنجیر. || رسن که بدان تنگ پالان به آسانی بندند تا جنبش نکند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ولملغتنامه دهخداولم . [ وِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری . سکنه ٔ آن 110 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
فرا گرفتندیکشنری فارسی به انگلیسیembrace, enclose, infest, invest, involve, learn, overrun, overwhelm, pocket, wash, whelm
احاطه کردندیکشنری فارسی به انگلیسیbeset, circle, embrace, encase, enclose, enclosure, enfold, engulf, fence, girdle, hoop, include, pocket, rim, ring, straiten, surround, swathe, whelm
پوشاندندیکشنری فارسی به انگلیسیapparel, blanket, bury, case, cloak, clothe, coat, cover, curtain, disguise, hide, house, invest, mantle, mask, mat , muffle, obscure, shroud, spread, surface, veil, whelm, wrap
overwhelmدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق شدن، پایمال کردن، درهم شکستن، منکوب کردن، دست پاچه کردن، سراسر پوشاندن، مستغرق دراندیشه شدن