گودویلغتنامه دهخداگودوی . [ گ ُ دُی ْ ] (اِخ ) مانوئل دُ...) شاهزاده ٔ صلح . در کاستوئرا متولد شد. وی وزیر یکی از مقربین شارل چهارم اسپانیا و ملکه ماری لوئیز بود و در زمان انقلاب و در دوره ٔ سلطنت اول در امور اسپانیا نقش بزرگی به عهده داشت .
گودیلغتنامه دهخداگودی . [ گ َ / گُو ] (حامص ) عمق . قعر. پستی . غور. فرود. دورتکی . ژرفا. ته .تک . || (اِ) گودال و جای عمیق و زمین پست و مغاک . (ناظم الاطباء). حفره . و رجوع به گود شود.
ودیلغتنامه دهخداودی . [ وَ دا ] (ع اِ) هلاک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هلاک و تباهی . || خونریزی . (ناظم الاطباء).