wileدیکشنری انگلیسی به فارسیویل، فریب، مکر، تزویر، حیله، خدعه، تلبیس، بطمع انداختن، اغوا کردن، فریفتن
پراشنوی ویلیسparacusis Willisi, paracusis Willisiana,Willis'paracusisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پراشنوی که در آن فرد دارای اُفت شنوایی رسانشی صداها را در محیط پرنوفه بهتر درک میکند متـ . پراشنوی کاذب false paracusis