مایل و قادر
مایلم، مایل، حاضر، راضی، خواهان، مشتاق، خواستار، راغب
خوشبختی، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن
بلینگ بلینگ
ویلینگ
تکان دادن، زنگ اویختن به، دارای زنگ کردن، کم کم پهن شدن
بی نظیر
سوزش، زود خوردن
مخالفت
سر بریدن