witchesدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگران، ساحره، زن جادوگر، عفریته، پیرهزن، مجذوب کردن، افسون کردن، سحر کردن
جاروَکwitches' broomواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری که در آن تعداد زیادی شاخه بهطور مجتمع براثر رشد نابجای جوانهها در گیاه به وجود میآید